چشمتون روزبد نبینه روزپنچ شنبه خسته وکوفته ازاداره اومده بودم کلید زدم تودرحیاط یهو برقم گرفتاولش حالیم نبود چی شده فقط حس میکردم یکی داره منو میکشه داخل بعدکه دیدیم لرزه تو بدنم افتاده فهمیدم کارآقا برقیه ،
میخواستم بش بگم ولم کنم تاولت کنم ولی زبونم نمیچرخید هی دستم میکشیدم نمی اومد توذهنم اومد که دیگه کارم تمومه ازترس یه فریادی کشیدم یهویی دستم ولش شد .
-----------------------
خدارحم کرد بچه هام چیزیشون نشد . تورو خدا شما هم برید بررسی کنید ببیید سیم چراغ حیاط خونتون یه وقتی اتصالی نکرده باشه ... .
خیلی خطرناکه حسن !!!




تاریخ : جمعه 90/10/9 | 1:49 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
l>